درباره وبلاگ ![]() سلام به همه دوستان این وبلاگ و درجهت شناساندن هرچه بهترایل سربرزملکشاهی درست کردم به این امیدکه مقدمه ای باشه برای برداشتن گامهای بزرگترومحرکی بشه واسه همه دوستداران اقوام مختلف به خصوص ملت کرد که بادرست کردن سایت وبلاگ یاهرچیزیکه توانشودارن مانع ازبین رفتن سنن,زبان,پوشش و...بشن کم و کسریی دیدین به بزرگیتون ببخشین هنوز درآغازراهیم به امید سربلندی وپیروزیتان موضوعات
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
ملکشاهی ژیانه م ژیانم بئ تو ژانه آلامتو کردمردانی را در دل خود جای داده است که همواره در طول زمان به منزله دروازه ای ناگشودنی درمقابل دشمنان قد علم کرده اند... سرزمینی دردل کوههای سر به فلک کشیده کبیرکوه,همنشینان 'ۆه ڕ زه ڕین'(سینه طلایی) بامردمانی از جنس نور برای دوستان واز جنس پولاد برای دشمنان... ایران به خود میبالد که از روزی که کیومرث بر این سرزمین حکم راند همنشین مردمان سلحشور,باصلابت,هنرمندو...ایل ملکشاهیست. کردمردانی از سرزمین طلوع خورشید که همچون آفتاب سایه ی خودرا بر این سرزمین گسترانده اند هجوم ناجوانمردانه اهریمنان نه تنها آنانرا از هویت کرد وایرانی بودنشان غافل نساخته,بلکه ایمان آنانرا به مقدس بودن هدفشان استوارتر ساخته آری... چنین باید بود... برایتان از ناگفته ها میگویم... اینجا سرزمین سرداران نادرشاه است... آری نادر شاه... سرزمین احمد خان بُربُروو جد بزرگ طایفه خلف باۆڵه ک کاوه در این سرزمین متولد شد,آری کاوه که اگر نبود خیانت چندی از سران ایلات بینی ضحاک زمان را به خاک میمالید اینجاولات(سرزمین) شاه احمد یاری ست.... در مورد ایل پرفسور مینورسکی(الكورد في دائرة المعارف الاسلامية - ص84) می نویسد: قریب به هزار خانوار ملکشاهی به ایران خدمت کرده اند و اراضی فراوانی را در قلمرو حاکمیت خود داشته اند و توانسته اند در برابر حملات و یورشهای هولاکو، تیمور و قرایوسف از این اراضی دفاع کنند....
به راستی که حرف این مردمان را باید از زبان شیرزنانشان شنید زنانیکه لالایی فرزندانشانرا از عاشورا برگرفته اند: که م بژی وو که ڵ بژی
باز هم برایتان میگویم از ناگفته ها...
ایل ملکشاهی از یک نژاد واحد شکل نگرفته است، بلکه آمیخته ای از نژادهای محلی اصیل و کهنی همچون عیلامیان، ساسانیان، خورشیدیان، سوره میری و نژادهای دیگری می باشد. هر گروهی از اینان بزرگی یا امیری مستقل را در این مناطق داشته اند و براساس آداب و سنن آباء واجدادی، مردمان خود را اداره می کرده اند. با گذشت زمان و بدلایلی مختلف، مردمانی از لک، لور، قیطول، باوه با آنها ترکیب شده اند و از زمره این عشیره بحساب آمده اند و بدین گونه عشیره بزرگ و قدرتمندی به نام ملکشاهی شکل گرفته است. (بقیه در ادامه مطلب)
ادامه مطلب ... 2 / 5 / 1391برچسب:عیلامیان, کرد ملکشاهی,ملکشاهی,جعفر خیتال,ایرج افشار سیستانی,کردفیلی,رزم آرا,قیام ایلام,فتح کرکوک,محمدعلی شاه, :: 23:59 :: نويسنده : سه یفووری
*ئه ڵ په ڕگه ئه ڵ په ڕین* واژه ی *ئه ڵ په ڕگه یا ئه ڵ په ڕین* در اصل به معنای حمله کردن وقیام کردن است چیزی که امروزه به اشتباه از آن به عنوان رقص یاد می شود. در مورد قدمت تاریخی ئه ڵ په ڕگه یا ئه ڵ په ڕین به آوردن نمونه هایی بدست آمده از آثار تاریخی میپردازیم که شباهت بسیاری به ئه ڵ په ڕگه کردی دارند......
رقص در هزاره پنجم پیش از میلاد از سالهای پایان هزاره پنجم و آغاز هزاره چهارم پیش از میلاد، تکه سفالی از تپه سیلک کاشان بدست آمده که پیداست بخشی از ظرف بزرگی بوده، نگاره چهار زن در حال رقص دسته بند نشان داده شده است. از حال و سان این گروه چهار تنی،که خود اندکی از بسیارند و از چگونگی بازوان و تن هایشان و نگاهی که به یک سو دارند</SPAN>، پیداست که مشغول رقص مقدس مذهبی دسته بند دایره وار هستند. میدانیم این گونه رقصهای دسته بند دایره وار که در آن افراد قبیله، پهلو به پهلو یا دست بدست و بازو به بازو بودهاند، در پشت سر هم ایستاده حلقههایی را تشکیل میدادهاند، نشانهیی از اینست که ئه ڵ په ڕگه برای پرستش یا بزرگداشت چیزی ارجدار و مقدس، همچون: آتش، بت، شکار، تودهیی از فراوردهها و خرمن گندم درختان پر بار و کهنسال و از اینگونه انجام میگرفته است. با بررسی نگاره این تکه سفال و سفالهای دیگری که سپس درباره ی آنها گفتگو خواهیم داشت، به چگونگی انجام گرفتن رقصها و طرز قرار گرفتن دستها و بازوان،میتوان تا اندازه یی پی برد.حرکت پاها را که بیگمان با راه رفتن و گام برداشتن و جست و خیز و دور زدن و جز اینها توام بوده است. برای مثال از نگاره تکه سفال سیلک چنین میتوان دانست که هر یک از رقصندگان، دستهای دو تن دیگر را در پهلو و پایین، آنچنان گرفته است که کف دستها بر روی هم افتاده و یا انگشتانشان را شانه وار در لابلای یکدیگر فرو برده و بدینسان زنجیره و حلقه رقص را بهم پیوستهاند و این همانست که امروزه در رقصهای دسته بندی کردی بکار میرود و چنانکه میبینیم پس از هزاران سال هنوز دگرگونی چندانی در آن راه نیافته است.
گمان میرود رقص برای نیایش خورشید یعنی آن خدای روشنی زای گرمابخش که با برآمدن خود از پشت کوهها، تاریکی هراس شب هنگام را از چشم و دل آدمیان میزدود در دشت و چمن انجام میگرفته است. (نمونهای از رقص 3600 سال پیش از میلاد) رقص با دستمال از سیلک رقص خدایان در آسمان
حکیم عمر خیام در نوروز نامه خود مینویسد” فریدون کرد “روزی که ضحاک را اسیر کرد وایران را از شر او نجات داد مردم آن را جشن گرفتند . واین مهم دلیل دیگری بر یکپارچگی آن مردم و جشن دسته جمعی در میان آنان می با شد .
ئه ڵ په ڕگه کردی که در میان مردم این منطقه رایج است از روزگاران قدیم وجود داشته و به رغم تغییر وتحولات گوناگون در تاریخ پر فراز ونشیب این دیار،همچنان توانسته چون جزیی جدانشدنی از فرهنگ دیرینه یشان به حیات خود ادامه دهد.صدای ساز ودهل،این دو دوست دیرینه چه پس از پیروزی بر دشمن ویا در جشن ها و ولادتها واعیاد رسمی وبرگزاری مراسم عزاداری وسوگواری آنان و...دم ساز این مردم خونگرم بوده و هست.
سردسته را چووپی کیش گویند که در مراسمات بزمی پارچه های رنگارنگ و در رزم اسلحه به دست دارد. مارو از نظراتتون محروم نکنید بژیان
2 / 5 / 1391برچسب:رقص کردی, کرد ملکشاهی,رقص در سیلک کاشان,تاریخچه ی رقص,رقص نیایش خورشید از سیلک,پروفسورزاره,رقص خدایان در آسمان,رقص تفریحی, :: 23:58 :: نويسنده : سه یفووری
صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() ![]() |