درباره وبلاگ


سلام به همه دوستان این وبلاگ و درجهت شناساندن هرچه بهترایل سربرزملکشاهی درست کردم به این امیدکه مقدمه ای باشه برای برداشتن گامهای بزرگترومحرکی بشه واسه همه دوستداران اقوام مختلف به خصوص ملت کرد که بادرست کردن سایت وبلاگ یاهرچیزیکه توانشودارن مانع ازبین رفتن سنن,زبان,پوشش و...بشن کم و کسریی دیدین به بزرگیتون ببخشین هنوز درآغازراهیم به امید سربلندی وپیروزیتان
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1



<-PollName->

<-PollItems->

شروع کد ساعت -->
/top_mid.gif">

آمار وبلاگ:

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1

ملکشاهی
ژیانه م ژیانم بئ تو ژانه




کوردان فیلی در کتاب(کوردستان و ملت کورد)

altشفق نیوز/ آنچه در زیر می آید در مورد کوردان فیلی در کتاب(کوردستان و ملت کورد)  که از جانب حسن کاکی به رشته تحریر در آمده است، چنین ذکر می کند:

لورکوچک: بخش اعظمی از طوایف کورد از زمانهای بسیار دور در حریم کوردنشین مناطق دلفان و بالاگریوه و سلسه جبال انتهایی زاگرس سکونت یافته اند و  ساکنان کورد این مناطق کوهستانی را به کوردان پیش کوه و پشتکوه نام برده اند که در دو طرف کوه های سلسه جبال زاگرس اسکان یافته اند. سلسله جبال زاگرس که کبیرکوه در آن واقع است از دلایل نامگذاری لور کوچک و بزرگ است که بخش دامنه ی مایل بر جغرافیای ایلام کنونی را پشتکوه که همان لورکوچک است نام نهاده اند و بخش دامنه ای مایل بر استان لورستان کنونی را لور بزرگ ذکر کرده اند. این طوایف بزرگ کورد(جنگروی و اوتری) که نیاکان اصلی کوردان فیلی هستند از دره گول مانرود به منطقه ای لور کوچک آمده اند.

در این کتاب در رابطه با ریشه و اصل کلمه ی فیلی چنین آمده است:

هوگوگروته ریشه و اصل کوردان فیلی را به ایلامیان باستان نسبت می دهد و در نوشته هایش عنوان می کند که هر وقت چهره ی کوردی فیلی را می بینم، در ذهنم قبایلی را که هزاران سال پیش از این زندگی می کردند، تداعی و زنده می گردد.

مستشرق روسی«گوریکوف» واژه فیلی را به قبایل ساکن در پشتکوه و پیشکوه  نسبت می دهد و آنان را فیلی می خواند.

این نیز در حالیست که شوبرل در نوشته های خود این چنین ذکر می کند: فیلیان از قبایل لوری هستند که در مناطق کوهستانی حائل در بین ترکیه- ایران، عراق- ایران سکونت دارند.

باستان شناس انگلیسی«لایارد» نام فیلی را به تمامی ساکنان کورد در منطقه پشتکوه اطلاق می کند.

همچنین جورج.ن. کرزون می گوید: تمامی ساکنین کوردستان فیلی می باشند.

قبایل کوردفیلی و ایلات آن:

1- ایل کلهر و تیره هایش: سوره میرِی، سیه سیه، زنگنه، باکول، قیماسی، میش خاص.

2- ایل ملکشاهی و تیره هایش: قی ، خمیس، روسگه، خوادا، کاظم بگ، حسین بگ، شکربگ، ملگه، کلوند، کناریوند، گراوند، خیرشه، کوکی، اما، سیرانه، مهر، کل کل، رسولوند، کنیاینه، باولگ، قیطول، خرزینوند، گلان، خلیلوند، جمعه، علی نظر، کور، شره میر، سیه گه، باوه پیرمحمد ، کلگه.

3- ایل بزرگ علی شروان شامل: صفروندی، داراوندی، حیدروندی، چراغوندی، خدرسنی – قیطول و گنجه است. ضمناً علی شروان دارای دو بخش است كه یك بخش آن در پایین تر از شهر بدره است و به علی شروان پایین معروف است.

4- ایل کوردلی: مرادخانی، سلیمان خانی، دیناروند، شکر بی کسی و گایرخورده.

5- طایفه کلاوای: گوراب علیا، لومار، باخله، نثار، بوربور، ورگچ، زاونی.

6- طایفه میش خاص(دوسان): پنج ستون، زرگوش، تیلاوندی، گرگاب و قچر.

7- ایل خزل: مرشوند، شمسه‌ينه‌وند، قلیوند، خضروند، خیروند.

8- ایل زویری: باخله و سیه سیه.

9 -ایل شوهان: بلیچ به فارسی بلوچ، سادات، صفر لکی، شرف، قیطول، گاوری، کلای وند، کرهرو.

١٠- ایل ارکوازی: چوارمورته، گردل، میسم، قیطولی، میمه، مؤمه، قرشوندی، ملک شوندی، بتی، کارشوندی.

11 - طوایف ایوان: چولگ، نرگسی و بان سیری.

12- ایل مالیمان(كلمی): بدانها قیطول و قیطول قیطاس و ملخطاوی مالیمان نیز می گویندو ریشه آنان از نام شخصی به همین نام بر گرفته شده است و طوایف: پیریی، کرمیر، بلارشک، کاکی، قمری و شکری بخشی از این ایل می باشند.

13- ایل موسی: کیخاوندی، نوشروانی.

14- ایل بل لک: گراوند، پیرانوند، تیخن، شهبازی، کوشکی، کاکاوند، رستمی، ایتوند، جتی، هاوند، غیاثوند، رماوند و زنگنه.

15- ایل هنی منی .

مورخ عثمانی«احمد جودت پاشا) در جلد نخست کتاب خود با نام تاریخ ترکان می نگارد: لور، بختیاری، گوران و لک از یک ریشه و دارای یک اصل می باشند و هریک از آنان نیز به اجزاء کوچکتری تقسیم می گردند و آنان ساکنان اصلی ایران می باشند.

کرزون یادآور می شود: سرزمین باستانی فیلیان از شمال تا کرکوک، از غرب به رودخانه دجله و فرات و از جنوب به خلیج فارس و از شرق نیز تا مناطق لورستان و بختیاری امتداد می یابد.



آلامتو کردمردانی را در دل خود جای داده است که همواره در طول زمان به منزله دروازه ای ناگشودنی درمقابل دشمنان قد علم کرده اند...

سرزمینی دردل کوههای سر به فلک کشیده کبیرکوه,همنشینان 'ۆه ڕ زه ڕین'(سینه طلایی) بامردمانی از جنس نور برای دوستان واز جنس پولاد برای دشمنان...

ایران به خود میبالد که از روزی که کیومرث بر این سرزمین حکم راند همنشین مردمان سلحشور,باصلابت,هنرمندو...ایل ملکشاهیست.

کردمردانی از سرزمین طلوع خورشید که همچون آفتاب سایه ی خودرا بر این سرزمین گسترانده اند

هجوم ناجوانمردانه اهریمنان نه تنها آنانرا از هویت کرد وایرانی بودنشان غافل نساخته,بلکه ایمان آنانرا به مقدس بودن هدفشان استوارتر ساخته   آری... چنین باید بود...

برایتان از ناگفته ها میگویم...

اینجا سرزمین سرداران نادرشاه است... آری نادر شاه...     سرزمین

احمد خان بُربُروو

جد بزرگ طایفه خلف باۆڵه ک 

    کاوه در این سرزمین متولد شد,آری کاوه که اگر نبود خیانت چندی از سران ایلات بینی ضحاک زمان را به خاک میمالید   اینجاولات(سرزمین) شاه احمد یاری ست....

  در مورد ایل پرفسور مینورسکی(الكورد في دائرة المعارف الاسلامية - ص84) می نویسد: قریب به هزار خانوار ملکشاهی به ایران خدمت کرده اند و اراضی فراوانی را در قلمرو حاکمیت خود داشته اند و توانسته اند در برابر حملات و یورشهای هولاکو، تیمور و قرایوسف از این اراضی دفاع کنند....

 

 

به راستی که حرف این مردمان را باید از زبان شیرزنانشان شنید زنانیکه لالایی فرزندانشانرا از عاشورا برگرفته اند:

                                             که م بژی   وو    که ڵ بژی

 

باز هم برایتان میگویم از ناگفته ها...

 

ایل ملکشاهی از یک نژاد واحد شکل نگرفته است، بلکه آمیخته ای از نژادهای محلی اصیل و کهنی همچون عیلامیان، ساسانیان، خورشیدیان، سوره میری و نژادهای دیگری می باشد. هر گروهی از اینان بزرگی یا امیری مستقل را در این مناطق داشته اند و   براساس آداب و سنن آباء واجدادی، مردمان خود را اداره می کرده اند.  با گذشت زمان و بدلایلی مختلف، مردمانی از لک، لور، قیطول، باوه با آنها ترکیب شده اند و از زمره این عشیره بحساب آمده اند و بدین گونه عشیره بزرگ و قدرتمندی به نام ملکشاهی شکل گرفته است. (بقیه در ادامه مطلب)

 




ادامه مطلب ...


 سِنوًر  چه مه ری


یکی از منسجم ترین و ماندگارترین رسوم عزاداری مردم ایلام و ایل ملکشاهی مراسم چمر است که معمولا برای افراد سرشناس و بزرگان انجام میگیرد و غالبا در این مراسمات از عموم طوایف و ایلات دعوت به عمل می آید ،هرطایفه شرکت کننده در این مراسم آیینی به  همراه دسته خود که شامل شعرا و دسته ره ۆ که ر(مقامه از مقامات هوره است که در مراسمات عزاداری کاربرد دارد و کلمه  ره ۆ به معنای رفته میباشد)حضور میابد و دسته در مقابل صفوف ایستاده بر گرد چمری(دایره)می گردد شاعر بیت را سروده و دو تن از چهار تن دیگر شعر را با مقام  ره ۆ تکرار و دو تن دیگر که بر پشت سر آناند عبارت...که سمین ڕه ۆ(یار و کسم رفت)را میخوانند.

شرکت کنندگان از زن و مرد پیر و جوان بدون هیچ چشم داشتی به سر وسامان دادن به مراسم میپردازند و وظایف خود را به نحو احسن انجام میدهند زنان در یک گروه و شانه به شانه در حالی که پارچه ی سیاه بلندی به طول دهها متر در مقابل گرفته اند  و مردان هم در حالی که ((علم)) هایی که بر روی آنها اسامی امامان نگاشته و با پارچه های رنگارنگ تزیین شده اند را به دوش گرفته و پس از مدتی آن را به دیگری میسپارند،دایره میدان چمر را شکل میدهند. واژه چه مه ر(چَمَر) در اصل به معنای دایره می باشد.

میدان برگزاری چه مه ری به شکل دایره میباشد که نشان دهنده چرخ گردون است و حرکت به دور آن برخلاف عقربه های ساعت میباشد که تداعی کننده بازگشت زمان است مردان به نشانه احترام و ادب در حالی که با دست راست خود مچ دست چپ را گرفته اندایستاده اند که این حالت را ما در کتیبه های بویر احمد که از شاهان عیلامی به یادگار مانده  است میبینیم.

در وسط چه مه ری تفنگ دوربین و وسایل شکارو...شخص متوفی بر روی مادیان زیبایی که با پارچه های رنگارنگ تزیین شده قرار می دهند و مردم عکسهای عزیزانشان رابر روی مجموعه ای مربع شکل آویزان میکنند این مجموعه ها را کوته ڵ گویند

این مراسم بسیار کهن که که به دلایلی کم رونق شده بود با مراسماتی که در باولک برگزار شد مجددا در ایل مطرح و احیا شد(هاتاۆ سوو) و اکنون هر ساله توسط سپاه پاسداران در15 خرداد برای بزرگداشت امام برگزار میشود.

این آیین کهن  به همراه هووره که پتانسیل  ثبت ملی و حتی جهانی شدن را دارد متاسفانه از سوی مسئولین میراث فر هنگی مورد بی مهری قرار گرفته است و هیچگونه تلاشی برای شناساندن و معرفی آن صورت نگرفته است به امید ثبت جهانی شدن هوره و چمر.....



 گلایه:

دیدم که تو برخی سایتها دارن  این آیین  رو به خودشون میچسبونن و میگن ما هم بودیم این اولین بار نیست همیشه نبودن ونیستن..............          بگم از ناگفته ها.........

اینها کجا بودن  وقتیکه عثمانیان کرکوک و موصل رو گرفتن

کجابودن وقتی که عثمانیان وعربها به مهران حمله و مردم رو قتل عام وغارت میکردن

کجابودن وقتیکه صدام مهران رو گرفت

این اجداد ما بودن که همیشه پیش قراول حفظ فرهنگ کردبودن  اگه هم نیاز به حضور در نبردها بوده،به عنوان سردمدار سپاهیان ایران بر دشمنان تاختند  لااقل تاریخ رو تحریف نکنید از این به بعد جبران کنید افتخارات و فرهنگ یکی دیگه رو به اسم خودتون ثبت نکنین

درسته که این مراسم در اصل متعلق به تمام کردهاو عیلامی هاست ولی اونچه که الان وجود داره اینه که این مراسم لااقل تا چند سال گذشته فقط بین ملکشاهیان اجرا میشد واونا این آیین رو مثل خیلی از فرهنگهای اصیل کرد حفظ کردن جا داره  که لااقل وقتی میگن آیین عیلامی لااقل بگن که این اطلاعاتی که راجب چمر داریم رو رفتیم تو مراسمات این ایل دیدیم و وجود این آیین که نشون دهنده فرهنگ کرد است رو مدیون این ایل هستیم .  نمیدونم ریشه ی  این کینشون از کجاست مگه مردم ما جز نیکی برای دوستان کار دیگه ای هم کردن 

                 چرا....

 

 

این ما بودیم که .....


   مارو از نظراتتون محروم نکنید  بژیان



2 / 5 / 1391برچسب:مراسمات آیینی,ملکشاهی,, :: 23:58 ::  نويسنده : سه یفووری

 



شاه محمد یاری

  برخی از مردان این خطه جهت امرار معاش و کسب در آمد به علت وجود مشکلات اقتصادی که دامنگیر سراسر ایران شده بود کشور را ترک میکردند و در بعضی از شهرهای عراق از قبیل بغداد،بصره و خانقین به کار می پرداختند.کارکردن در دیار غربت گرچه سخت و طاقت فرسا بود اما به علت برخورداری مهاجران از درآمد نسبی باعث میشد تا آنان مسائل حاشیه ای را بهتر تحمل کنند. حقیقتا باید اذعان نمود تا پیش از ترور عبدالکریم قاسم،(دوره ای موسوم به کردبگیر)هرگاه بیکاری به مردم ایلام فشار می آورده تنها راه چاره سفر به کشور همسایه بوده است.

نمونه های بیشماری وجود دارد که کردهای ایلامی در آن کشور مناصب مهم سیاسی و اقتصادی در اختیار داشته اند.

یکی از مهاجران که در ایام جوانی جهت یافتن کار به عراق رفته و به کسب سواد و علم نیز مبادرت ورزیده بود،شاه محمد نام داشت که در آن مدت مصائب زندگی در غربت را چشیده و غم هجران دوری از وطن را با رگ و پوست خود احساس کرده بود.وی فرزند یار محمد است نام مادر ش مای خانم می باشد.خصوصیات ظاهری و اخلاقی او را چنین تو صیف کرده اند:

  فردی بلند قامت با شانه های ستبر و پهن،چشمهای درشت و سیاه،گونه های برجسته و ابروهای پرپشت که بر دیدگانش سایه انداخته بود و ریش بلند مایل به سرخ رنگ که در قسمت پایین به دو نیم کاملا مساوی تقسیم می شد. در تیر اندازی و سوارکاری بسیار متبحر و به واسطه مبارزه با متجاوزین عثمانی و غارت گران عرب مورد احترام خاص و عام بود.

 ((( مه ڵکشای ئاۆ هِنزا تو بیاراۆ  خاتِر                     گوًاۆ  لوًت بریت بار سه د  قاتِر     (وً:و دونقطه)

**ملکشاهی آن هنگام را تو به یاد آور                        که گوش و بینی به اندازه بار صد قاتر بریدی**)))

   از عقاید با ارزش وی که در زمان صدر اسلام مورد استفاده بزرگان قرار گرفته بود عقیده وی به برتری قوه ایمان بر اسلحه بود و این نکته را مرتبا به نیروهایش تاکید نموده بود.

   وی دو همسر به نام های  نوًر ۆانوو(نور بانو) و ئه مه ڵ(اَمَل)اختیار کرده بود. تاریخ ولادت ایشان سال 1210 و سال وفاتش 1327 هجری شمسی است.

    شاه محمد فرزند یار محمد،فرزند تقی، فرزند نقی، فرزند نظر بیگ، فرزند شامار(شیه میر)می باشد.


   معمرین گویند:شاه محمد که نیرو هایش اسلحه کافی در اختیار نداشتند،تعداد زیادی سلاح و مهمات از طریق خانقین و کردستان عراق جمع آوری کرد تا در نبرد علیه دولت و نظامیان استفاده نمایند.( این عمل او نشان میدهد که شاه محمد و یارانش با کردهای بارزانی که آن زمان تحت فرماندهی احمدبارزانی بودند،رابطه گرم و صمیمانه ای داشته اند.مطلب مذکور آنگاه جنبه عینی و حقیقی میابد که بدانیم در زمان سلطنت پهلوی دوم در حدود دویست نفر از جوانان و میان سالان ایل ملکشاهی از طریق شهرستان مریوان به نیروهای ملامصطفی پیوستند و تا چندی همگام و همدوش آنها با انجام عملیات های مختلف ایذایی به جنگ و گریز با دولت عراق پرداختند.)

پس از متحد ساختن تمام طوایف ایل وبعضی از ایلات استان چون شوهان،میشخاص،گلان صالح آباد،طوایف دهلران و..به سوی دهبالا(حسین آباد یا ایلام امروزی)که قلعه والی مقر قشون در آنجابود حرکت کردند که پس از درگیری های زیاد منجر به فتح قلعه گردید. شاه محمد پس از فتح قلعه در سایه چناری که هم اکنون در حیاط قلعه وجود دارد به یاران خود که بر گردش حلقه زده بودند گفت:

       ((( ێه ئێ  جامه که  خۆه م  دیمه س  ۆه  چه م                      مِ ژه  ره زاخان  نیه ێرم  ده سِ  که م              

       **در این آینه که خود را به چشم میبینم            من برای پادشاهی از رضاخان  جیزی دست کم ندارم**))))  

            با شنیدن این حرف سپاهیان از فرط خوشحالی هل هله سر می دهند.....

 

   تا قبل از جنگ رنو که با خیانت ایوانی ها منجر به شکست قیام شد،سپاهیان شامِگه(شاه محمد) شبانگاهان به ئه ڵ په ڕگه(رقص کردی) و.. میپرداختند شوری وصف ناشدنی درمیان آنان بود...گویی کاوه آمده بود....آری کاوه ...

البته آنها هرگز از نگهبانی و امور نظامی غافل نمی شدند.ولی خائنان...

  

در اینجا برخی از ایوانی ها که بعداز خیانت و شکست ئه ڵ په ڕین(قیام)از سوی رضاخان به تهران برده شده و به آنان مدال افتخار داده شد را بیان میکنیم:1-کدخدا  محمدکریمی(کدخدای تیره هواسعلی) 2-عبدالعلی محمدی(از بزرگان طایفه کلهر سراب ایوان) 3-کدخدا   محمد حیدری(کدخدای تیره حیدرخان) 4-کدخدا  کاکاخن احمدی(کدخدا تیره کلان) 5-کدخدا   امیرخان شفیعی(کدخدا تیره زرنه) 6-بهاره محمودوند(از تیره لاه) 7-حیدر همتی(از تیره کولی ها) و...



 

 

شا مه حه مه د یاری سه ره ێ  ئه ڵ په ڕین عیلام(شاه محمدیاری رهبر قیام ایلام)




سووره ت ۆه ن ئه ڵ رازێا'نگه(تصویربازسازی شده)

منبع کتاب قیام ایلام

فایلی pdf ازقیام در قسمت موضوعات ئه ڵ ٶێنِرێا'نگه(بارگذاری شده)


     

  شامحه مه د چوً شێڕ ده فێرِ فه ت بوً(وً:ودونقطه)

          هه زار نیروۆێ ئاماده ێ خه ت بوً

(شاه محمد همچوشیرمردی درجستجوی پیروزی بود وهزار(عددکثرت)تن از نیروهایش آماده فرمان او و عزیمت به میدان نبرد بودند)

-------------------------------------------------

   کێ چوً شامِگه ده تاریخ نام بِرد؟

ۆه سِپاێ میرپه نج له شکه ر کشی کِرد؟

چه کسی مانن شاه محمد یاری با لشکرکشی به سپاه میرپنج نام خود را درتاریخ منطقه جاودان کرد؟

--------------------------------------------------------------

           شاهی شامِگه چوًنادر ئه فشار

            سه فته ێه تاریخ سه د ده ۆر ڕوژگار

شهرت و آوازه شاه محمد همچون حکمرانی نادر شاه تا صدها سال دیگر به ثبت رسیده است

---------------------------------------------

        ۆه ختێ   کِ  ئاڵان په ێ  ئه رتش خۆه نین

       سه'نگه ره ێل  ئه ڵبانِ  کوًه ێ  رِنوو ته نین

هنگامی که به لشکر اعلام جنگ داده سد مردم همچو تاروپودقالی در ارتفاعات رنوبه تحکیم مواضع پرداختند

------------------------------------------

             شامِگه ێ نه قی  ده ٶ ده سه ێ  شێره ێل

  حه ێف نه ما تا سه ر  ده ۆرِ  ده لیره ێل

شاه محمد(ازطایفه نقی)به دسته دلاوران پیوست /حیف که او از میان دلاوران رفت

------------------------------------------------------

         شامِگه لایِقِ ته ختِ مه مبر بوً

 سِپاێ  پِشتِکوًه ێ   ئه ڵ  پێشتِ  سه ر  بوً

 شاه محمد لیاقت تکیه زدن بر اریکه قدرت راداشت و تمام نیروی ایلات پشتکوه به فرمان او بودند


ما رو از نظراتتون محروم نکنید  بژیان




مه ڵِک شای


 



19 / 4 / 1391برچسب:ملکشاهی,ایلام عکس زیبا, :: 20:46 ::  نويسنده : سه یفووری

صفحه قبل 1 صفحه بعد